شفابخشنده. شفادهنده. دارویی که تندرستی آورد. (ناظم الاطباء). شافی. شفادهنده. بهبودبخش. (یادداشت مؤلف) : ای باد از آن باده نسیمی به من آور کآن بوی شفابخش بود دفع خمارم. حافظ. ، نافع و سودمند. (ناظم الاطباء)
شفابخشنده. شفادهنده. دارویی که تندرستی آورد. (ناظم الاطباء). شافی. شفادهنده. بهبودبخش. (یادداشت مؤلف) : ای باد از آن باده نسیمی به من آور کآن بوی شفابخش بود دفع خمارم. حافظ. ، نافع و سودمند. (ناظم الاطباء)